عم
نویسه گردانی:
ʽM
عم . [ ع َم م ] (اِخ ) موضع و دهی است میان حلب و انطاکیه ، و عکاشةبن عبدالصمد عمی ضریر شاعر، بدانجا منسوب است . (از تاج العروس ) (از منتهی الارب ). ابن بُطلان بغدادی (متوفی در سال 444 هَ . ق . در انطاکیه ) این شهر را دیده است و آن را چنین توصیف میکند: بلده ای است ازآن روم ، بین حلب و انطاکیه . چشمه ٔ آبی دارد که از آن صید ماهی میشود و آسیایی بر آن میگردد. خوک و زنان بدکاره و خمر بسیار دارد و زنا در آنجا امر رایجی است . این بلده دارای چهار کنیسه و یک جامع است که مخفیانه در آن اذان میگویند... رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لایپزیک ص 296 شود.
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
ام حباب . [ اُم ْ م ِ ح ُ ] (ع اِ مرکب ) دنیا. (لسان العرب ) (منتهی الارب ). عالم و جهان . (ناظم الاطباء).
ام جعار. [ اُم ْ م ِ ج َ رِ ] (ع اِ مرکب ) (مبنی بر کسر) کفتار. (از اقرب الموارد).
ام حبان . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عامربن نابی خواهر عقبه از صحابیات بوده است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 221 شود.
ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (ع اِ مرکب ) حربا. (اقرب الموارد).
ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) (تغلبیه ) دختر ربیعه از زنان علی بن ابی طالب علیه السلام بود و از او پسری بنام عمرو دختری بنام رقیه آورد....
ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عاص بن امیةبن عبد شمس قرشی زن عمروبن عبدود بود و عمروبن عبدود همان است که در جنگ خندق بدست علی بن...
ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عباس بن عبدالمطلب دختر عم پیغمبر اسلام و از زنان صدر اسلام بود. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ...
ام حبین . [ اُم ْ م ِ ح ُ ب َ ] (ع اِ مرکب )جانورکی است کلان شکم شبیه حربا و آنرا حبیبه نیز گویند. (از منتهی الارب ). قسمی از چلپاسه . (ناظم ...
ام حثور. [ اُم ْ م ِ ح ُ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (ناظم الاطباء).
ام حذرف . [ اُم ْ م ِ ح ِ رِ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).