عمارة
نویسه گردانی:
ʽMAR
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ولیدبن سویدبن زیدبن حرام . جدی است از بنی جذام . رجوع به عماره ٔ جذامی شود.
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن شهاب ثوری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ ثوری شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن صعق بن کعب . «ابن حجر» وی را جزو صحابیانی آورده است که به زیارت پیغمبر اکرم (ص ) نائل نشده اند و گوید که نام...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عامربن مشنج بن اعوربن قشیر قشیری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ قشیری شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عامر انصاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن عامر...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عبدالجبار، مکنی به ابوالحسن . محدث بود. رجوع به ابوالحسن (عمارةبن ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن صیاد. وی تابعی بود. حمداﷲ مستوفی مینویسد که او بعد مروان الحمار نماند. رجوع به تاریخ گزیده ٔ حمداﷲ مستوفی...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ خثعمی . صحابی بود. نام پدر او را «عبید» دانسته اند. رجوع به عماره ٔ خثعمی (ابن عبید...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عبید خثعمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ خثعمی شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عتیربن کدام . او را قلعه ای است به سرزمین فارس که به قلعه ٔ عمارةبن عتیر مشهور است . و گاهی آنرا به نام قلعه...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عقبةبن ابان بن ذکوان بن امیةبن عبدشمس بن عبدمناف قرشی اموی . صحابی و برادر مادری عثمان بن عفان بود. رجوع به ...