گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عماری دار نویسه گردانی: ʽMARY DʼR عماری دار. [ ع َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ عماری . که عماری دارد. که عماری از جایی به جائی برد. کنایه از ساربان است . (از آنندراج ). رجوع به عماری شود : عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود