اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمرام

نویسه گردانی: ʽMRʼM
عمرام . [ ] (اِخ ) بمعنی قوم خدای تعالی است ، و آن نام «لاری » پدر موسی باشد. (از قاموس کتاب مقدس ). عِمران . رجوع به عمران (ابن فاهث بن لاوی بن ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ام رعم . [ اُم ْ م ِ رِ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (المرصع) (از المنجد)(منتهی الارب ). مقلوب است از ام عمرو. (از المرصع).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.