عملة
نویسه گردانی:
ʽML
عملة. [ ع َ م ِ ل َ ] (ع اِ) کار. || کرده شده ، هرچه باشد. (منتهی الارب ). آنچه کرده شده . (از اقرب الموارد). || (ص ) ناقة عملة؛شتر ماده ٔ بین العماله ٔ هوشیار. (منتهی الارب ). ماده شتر که نجابتش آشکار و زیرک باشد. (از اقرب الموارد).شتر زیرک که آشکار است زیرکی او. (از شرح قاموس ).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
عمله تیمور. [ ع َ م َ ل َ / ل ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوشتر شهرستان دزفول . 700 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کرخه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
املح الناس . [ اَ ل َ حُن ْ نا ] (اِخ ) نام یا لقب مادر المستکفی باﷲ خلیفه ٔ عباسی بوده . (از تاریخ الخلفای سیوطی ص 263).
املح بخارایی . [ اَ ل َ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) ملا میر عظیم . از شاعران قرن سیزدهم هجری است . رجوع به فرهنگ سخنوران شود.