اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عملة

نویسه گردانی: ʽML
عملة. [ ع ِ ل َ ] (ع اِ) کرده شده ، هرچه باشد. (منتهی الارب ). آنچه کرده شده است . (از اقرب الموارد). || هیئت کار کردن . (منتهی الارب ). هیئت عمل . (از اقرب الموارد). || بدی و فساد دلی . (منتهی الارب ). باطن شخص در بدی و شر. (از اقرب الموارد). || مزد کاری . (منتهی الارب ). مزد کار و عمل . (از اقرب الموارد). عُملة. رجوع به عُملة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عمله تیمور. [ ع َ م َ ل َ / ل ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوشتر شهرستان دزفول . 700 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کرخه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
املح الناس . [ اَ ل َ حُن ْ نا ] (اِخ ) نام یا لقب مادر المستکفی باﷲ خلیفه ٔ عباسی بوده . (از تاریخ الخلفای سیوطی ص 263).
املح بخارایی . [ اَ ل َ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) ملا میر عظیم . از شاعران قرن سیزدهم هجری است . رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.