اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عن

نویسه گردانی: ʽN
عن . [ ع َ ] (ع اِ) بمعنی جانب . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). و آن در سه مورد بکار رود: الف - هرگاه حرف «من » بر آن داخل شود که استعمال آن بدین ترتیب بسیار است ، مانند: وقفت مِن عن یمینک ؛ یعنی در جانب راست تو ایستادم . ب - هرگاه حرف «علی » پیش از آن بیاید، که استعمال آن بدین ترتیب نادر است ، مانند: عَلی عَن یمینی مرت الطیر سخا؛ یعنی از جانب راست من پرندگان عبور کردند در حالی که از چپ براست حرکت میکردند ۞ . ج - هرگاه فاعل متعلَّق آن و مجرور آن ، هر دو ضمیری باشند که به یک مرجع برگردند، مانند: دع عنک لومی فاًن اللوم اِغراءُ؛ یعنی از سرزنش من خودداری کن ، زیرا سرزنش باعث دشمنی است . در این جمله ضمیر مستتر أنت در «دع » و ضمیر کاف هر دو به یک مرجع برمیگردند؛ اما این مورد سوم را برخی اسم ندانند، زیرا نمیتوان بجای آن کلمه ٔ «جانب » را قرار داد. (از اقرب الموارد) (از مغنی اللبیب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
از آن . [ اَ ] (حرف اضافه + صفت / ضمیر) مِنْه ُ. از او. از وی : زن پیر رفت و می آورد و جام از آن جام فرهاد شد شادکام . فردوسی .آن که برهم ز...
آن کجا. [ ک ُ ] (ضمیر + حرف ربط) آنچه : بنزد سیاوش خرامید زودبر او برشمرد آن کجا رفته بود. فردوسی .و رجوع به کجا شود. || آن کس که :آن کجا تیز...
اسه آن . [ اُ س ِ ] (اِخ ) ۞ یا اُک ِآنْس در اساطیر یونانی ، رب النوع دریا، ارشد تیتانها، پسر اورانُس و گاءِآ.
په آن . [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ در باستان شناسی یونان سرودی به افتخار آپولون رب النوع سرود جنگ و پیروزی .
په آن . [ پ ِ ] (اِخ ) (ژول ) ۞ جراح فرانسوی . مولد ماربوئه (اور - اِ - لوار) (1830 - 1898 م .).
آن کسی . [ ک َ ] (صفت + ضمیر مبهم ) آن آدمی : بشیر آن کسی را که بودی نیازبدان خواسته دست بردی فراز. فردوسی .ترا آفرین از فریدون گردبزرگ آن...
آن دگر. [ دِ گ َ ] (ضمیر مبهم مرکب ) دیگری . والاَّخر : هر دو یک گوهرند لیک بطبعاین بیفسرد وآن دگر بگداخت .رودکی .
آن را. (ضمیر + حرف اضافه ) کسی را. آن کس را : این مدّعیان در طلبش بی خبرانندآن را که خبر شد خبری بازنیامد. سعدی .آن را که جای نیست همه ...
آن سرا. [ س َ ] (اِ مرکب ) آن سرای . آخرت . سرای دیگر. عُقبا. مقابل این سرای ، دنیا : پناه روانست دین از نهادکلید بهشت و ترازوی داددرِ رستگاری ...
آن سری . [ س َ ] (ص نسبی ) عقبائی . اُخرَوی . آخرتی . || خدائی . الهی . غیبی . مقابل این سری : باشم گستاخ وار با تو که لاشی کندصد گنه این سری...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.