اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عنا

نویسه گردانی: ʽNA
عنا. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 500 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آن غلات ، برنج ، کنجد، حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
انآء. [ اِن ْ ] (ع مص ) انئاء. دور گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). دورکردن . (مصادر زوزنی ). انأیته ُ انئاءً؛ دور گردانیدم او را. (منتهی الارب...
انآء. [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نُؤْی و نُؤی ̍. (از ناظم الاطباء). رجوع به نؤی شود.
عین انا. [ ع َ ن ِ اُ ] (اِخ ) انا، وادیی است بین صَلا و مَدیَن ، و آن بر ساحل واقع است . و گویند: نام قریه ای است در راه مصریان هرگاه به ...
بئر أنا. [ ب ِءْ رِ اءَن ْ نا ] (اِخ ) نام چاهی که حضرت رسول بر بنی قریظه در آنجا فرودآمد و مردم در آنجا بر او گرد آمدند. و نام این چاه را ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
انا ﷲ و انا الیه راجعون . [ اِن ْ نا ل ِل ْ لا هَِ وَ اِن ْ نا اِ ل َ هَِ ج ِ ] (عربی ، جمله ) ۞ یعنی ما خدای راییم و بازگشت ما سوی اوست . در ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.