اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عنان تافته

نویسه گردانی: ʽNAN TAFTH
عنان تافته . [ ع ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) منهزم . بهزیمت . پشت بداده . || بازگشته . بازآمده :
سوی لشکر آمد عنان تافته
مرادی طلب کرده نایافته .

نظامی .


|| درآمده . روی آورده (بقصد جنگ و حمله ) :
عنان تافته شاه گیتی نورد
ز صحرا به جیحون رسانید گرد.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.