عنان سبک شدن . [ ع ِ س َ ب ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سفر کردن . (ناظم الاطباء). || تیز راندن . (از امثال و حکم دهخدا). || اختیار حرکت و رفتار به اسب دادن تا بشتابد و بتاخت رود. بسر خود گذارده شدن اسب
: سبک شد عنان و گران شد رکیب
۞ سر سرکشان خیره گشت از نهیب .
فردوسی .
سر و دل گران و سبک شد چو ناگه
عنانت سبک شد رکابت گران شد.
مسعودسعد.