اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عنان گرد کردن

نویسه گردانی: ʽNAN GRD KRDN
عنان گرد کردن . [ ع ِ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مهیا و آماده شدن . مهیای تاخت و حمله گشتن :
وگر جنگ را گرد کرده عنان
یکایک بخوناب داده سنان .

فردوسی .


همه جنگ را گرد کردن عنان
ز بالا به دشمن نمودن سنان .

فردوسی .


چو برگشت شب گرد کرده عنان
سپیده برآورد رخشان سنان .

فردوسی .


کشیده همه گرز و تیغ و سنان
همه جنگ را گرد کرده عنان .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.