عواذ
نویسه گردانی:
ʽWʼḎ
عواذ. [ ع َ ] (ع اِمص ) ناخوش شمردن . (آنندراج ). کراهت و ناپسندداشتگی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ماترکت فلاناً الا عواذاً منه ؛ فلان را ترک نگفتم مگر بجهت کراهت داشتن از وی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). عَوَذ. رجوع به عوذ شود.
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ریدک خوش آواز. [ دَ ک ِ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) ریدک خوش آرزوگ . یکی از دهقان زادگان به روزگار پرویز و او داناترین مردم عصر خود بالذات بود. (ی...
پلنگ آواز جدید.[ پ َ ل َ زِ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش افجه ٔ شهرستان تهران در 43هزارگزی جنوب گلندوک دارای 15 تن سکنه . ساکنین آن ...
پلنگ آواز قدیم . [ پ َ ل َ زِ ق َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سیاه رود در بخش افجه از شهرستان تهران در 43هزارگزی جنوب غربی گلندوک دارای 185 تن ...