اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عوعو کردن

نویسه گردانی: ʽWʽW KRDN
عوعو کردن . [ ع َ ع َ / عُو عُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بانگ کردن سگ . (فرهنگ فارسی معین ). پارس کردن . نَبح . نبیح . نُباح . (از منتهی الارب ). و رجوع به آنندراج و عوعو شود :
مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر خلقت خود می تند.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.