گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عهد گرفتن نویسه گردانی: ʽHD GRFTN عهد گرفتن . [ ع َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) متعهد کردن . ضمان گرفتن . مقید کردن . گرفتن پیمان : مکن دست پیشش اگر عهد گیردازیرا که در آستین مار دارد.ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود