اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عی

نویسه گردانی: ʽY
عی . [ عی ی ] (ع اِمص ) درماندگی در سخن . ضد بیان . || درماندگی در کار. || راه نیافتن به مراد و عجز از اجرای مراد. || عدم توانایی بر استواری کارها. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
آی بابا. (اِخ ) (از: ترکی آی ، ماه + فارسی بابا، پدر) نامی است که مادران ماه را دهند آنگاه که کودکان شیرخواره ٔ خود را با نشان دادن ماه ...
ارده ای . [اَ دَ / دِ ] (ص نسبی ) منسوب به ارده . برنگ ارده .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گتره یی, کتره ای,کتره
نقره ای . [ ن ُ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب به نقره . از جنس نقره . که از نقره ساخته شده است . || به رنگ نقره . سپید چون سیم . نقره فام . ن...
نوبه ای . [ن َ / نُو ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ) نوبتی . منسوب به نوبه .رجوع به نوبه شود. || مبتلا به تب نوبه .
نیزه ای . [ ن َ / ن ِ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به نیزه . (فرهنگ فارسی معین ). مانند نیزه . بشکل نیزه .- شیشه ٔ نیزه ای ؛ قسمی بطری است با دهانه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هلپه ای . [ هَِ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش برازجان شهرستان بوشهر که 334 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و رود دالکی و محصول عمده اش غله و خ...
کسی که در شغل یا حرفه خود مهارت زیادی داشته باشد.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۲۱ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.