عی
نویسه گردانی:
ʽY
عی . [ ع َی ی ] (اِخ ) ابن عدنان . نام برادر معد است . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ائلآی یه اسم ترکی هست، که « زیباترین زن سرزمین » معنی میده. البته چون « ماه » در اکثر فرهنگها و زبانها، مظهر زیبایی، زیبارویی و زیبارویان هست، برا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ای داد. الف. طلب عدالت، از دست تو! فریاد از دست تو. (منبع: لغتنامۀ دهخدا - رجوع شود به «داد») ب. حالت کوتاهی است از عبارت «ای داد و بیداد».
توضیحا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بصورت گروهی یا دسته جمعی امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته است که حکم فرزندش در نهایت حبس ابد بود و متاسفانه قاضی پرونده همین طور فلهای حکم ا...
آی کیو. (روانشناسی و علوم انسانی) ضریب هوشی.
واژۀ «آی کیو» (انگلیسی: «IQ») مخففِ عبارت انگلیسی «Intelligence Quotient» می باشد. برای اطلاعات بیشتر...
آفتاب انگلیسی وماه در زبان ترکی
شبیه ماه در زبان ترکی
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.