اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عیان گشتن

نویسه گردانی: ʽYAN GŠTN
عیان گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) آشکار شدن . هویدا گشتن . عیان شدن :
که دانم تو رابیش مشکل نماند
حقیقت عیان گشت و باطل نماند.

سعدی .


و رجوع به عیان شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.