گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عیب آمدن نویسه گردانی: ʽYB ʼAMDN عیب آمدن . [ ع َ / ع ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) نقص و آهو متوجه شدن . منسوب به عیب و نقص گشتن : عیب ناید بر عنب چون بود پاک و خوب و خوش گرچه از سرگین برون آید همی تاک عنب .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود