گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عیب سوز نویسه گردانی: ʽYB SWZ عیب سوز. [ ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) عیب سوزنده . ازبین برنده ٔ عیب . سوزنده ٔ نقص و عیب : خامشی او سخن دلفروزدوستی او هنر عیب سوز.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود