گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عیب شمردن نویسه گردانی: ʽYB ŠMRDN عیب شمردن . [ ع َ / ع ِ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ ] (مص مرکب ) عیب گرفتن . بد شمردن نقائص و بدیها : سعدی دلاوری و زبان آوری مکن تا عیب نشمرند بزرگان خرده دان .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود