عیسی
نویسه گردانی:
ʽYSY
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن اسحاق بن زرعةبن مرقس بغدادی ، مکنی به ابوعلی . معاصر ابن الندیم . سال تولد او در الاعلام زرکلی 371 هَ . ق . و وفاتش 448 ضبطشده است . رجوع به ابن زرعة و ابوعلی و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج 5 ص 284، طبقات الاطباء ج 1ص 235، الامتاع و المؤانسة ج 1 ص 33، اللؤلؤ المنثور ص 365.
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حکم . محدث است . رجوع به ابوموسی (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا] (اِخ ) ابن علی . نام طبیبی است که ابن البیطار در مفردات از او روایت کرده است ، از جمله در شرح کلمات : بلاذر، بیش ، جوز ماثل و خ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن علی بن خلیفةبن سلمان بن احمد. از امرای آل خلیفه در بحرین . وی بسال 1265 هَ . ق . در آنجا تولد یافت و بسال 1286 به ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن علی بن داود الجراح . نویسنده ٔ یکی از قدیم ترین کتب لغت . رجوع به ابوالقاسم (عیسی ...)، و الاعلام زرکلی ج 5 ص 290،...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن عباس هاشمی . از دانشمندان عهد عباسی . بسال 83 هَ . ق . در مدینه متولد شد و بسال 164 در بغداد درگذشت . ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عمر، مولای بنی ثقیف ، مکنی به ابوسلیمان . از علمای لغت و از اهالی بصره بود. وی استاد و شیخ سیبویه و ابن العلاء و خ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ماسه . طبیبی بوده است ، و ابن البیطار در مفردات خود، گاهی بدین صورت و گاهی بصورت «ابن ماسه » از او روایت میکند، از ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد. محدث است . رجوع به ابومحمد (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم هَکّاری ، مکنی به ابومحمد و ملقب به شرف الدین . از فرماندهان و بزرگان دولت الظاهر بیبرس بود و در ا...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ایوب ، ملقب به شرف الدین . رجوع به عیسی (ابن الملک العادل محمد...) شود.