عیسی
نویسه گردانی:
ʽYSY
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن الملک العادل محمدبن ایوب ، ملقب به شرف الدین ایوبی . سلطان شام و از ملوک دانشمند بشمار میرفت . وی بسال 576 هَ . ق . در قاهره متولد شد. بلاد ساحل و غور و فلسطین و قدس و کرک و شوبک و صرخد و غیره را در حکومت خود داشت و غالباً بتنهایی به جنگ سپاه فرنگ میرفت و سپاهیان و ممالیک از پس او می آمدند. وی از علم عربیت و فقه حنفی اطلاع فراوان داشت و هر کس المفصل زمخشری را از بر داشت وی را یکصد دینار جایزه میداد. او راست : السهم المصیب فی الرد علی الخطیب ،که در رد اعتراض خطیب بغدادی بر ابوحنیفه است ، شرح الجامع الکبیر شیبانی در فروع فقه حنفی ، کتابی در عروض ، و دیوان شعر. عیسی بسال 624 هَ . ق . در دمشق درگذشت . (از الاعلام زرکلی از مرآةالزمان ، و البدایة و النهایة، ابن خلکان ، و النجوم الزاهرة، و ابن الاثیر).
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ ) رجوع به قاضی ضیاءالدین نوراﷲ شود.
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ )ابن ابان بن صدقة، مکنی به ابوموسی . از مردم بغداد است . وی با محمدبن حسن شیبانی مصاحبت داشت و نزد او فقه آموخت ....
عیسی بیگلو. [ سا ب َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان با 135 تن سکنه . محصول آن غلات . آب آن رودخانه ٔ قزل اوزن...
عیسی بیگ لو. [ سا ب َ ] (اِخ ) تیره ای است از ایل بهارلو، از ایلات خمسه ٔ فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
عیسی دهقان . [ سی ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگوری است . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کلاته عیسی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قندیل عیسی . [ ق ِ ل ِ سا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
قطیعه ٔ عیسی . [ ق َ ع َ ی ِ سا ] (اِخ ) در بغداد واقع و به عیسی بن علی بن عبداﷲ منسوب است . جماعتی از محدثان بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
عیسی هر درد. [ سی ِ هََ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگور. (آنندراج ). شراب . (انجمن آرا). می و شراب انگوری . (ناظم الاطباء) : ...
جاکوفیر عیسی . [ ] (اِخ ) امیر جهانشاه . یکی از امیران لشکر امیرتیمور گورکان که در جنگ با توقتمش سمت سپاهسالاری قسمتی از لشکر امیر تیمور را...