عیسی
نویسه گردانی:
ʽYSY
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عمر، مولای بنی ثقیف ، مکنی به ابوسلیمان . از علمای لغت و از اهالی بصره بود. وی استاد و شیخ سیبویه و ابن العلاء و خلیل ، و نخستین کس است که علم نحو را مرتب و مدون ساخت .او را در حدود هفتاد مصنف بود که اکثر آنها سوخته است ، از آن جمله است : الجامع، و الاکمال در علم نحو. (از الاعلام زرکلی از وفیات الاعیان و ارشاد الاریب و خزانةالادب و نزهةالالباء و صبح الاعشی و طبقات النحویین ).
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ام عیسی . [ اُم ْ م ِ سا ] (اِخ ) دختر جزار. از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 264 شود.
ام عیسی . [ اُم ْ م ِ سا ] (اِخ ) دختر هادی و زن مأمون خلیفه ٔ عباسی بود (از الوزراء و الکتاب ص 237) (عقدالفرید) (عیون الاخبار).
خر عیسی . [ خ َ رِ سا ] (اَخ ) الاغی بود که آن حضرت بر او سوار شدی . (آنندراج ). خری بود که عیسی علیه السلام بگاه سیاحت و مسافرت انجیل بر ا...
عیسی دم . [ سا دَ ] (ص مرکب ) دارای دمی چون دم عیسی . مسیح دم . مسیحادم . عیسی نفس . مسیحانفس . جان بخش . زنده کننده ٔ مردگان : پس از این نام ...
شیخ عیسی . [ ش َ سا ] (اِخ ) دهی ازدهستان گورک سردشت بخش سردشت شهرستان مهاباد است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
عیسی باغ . [ سا ] (اِخ ) دهی از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار با 188 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهن...
خم عیسی . [ خ ُ م ِ سا ] (اِخ ) مشهور است که حضرت عیسی در بدایت حال صباغی می کرد و یک خم بود که هر جامه را در آن زدی هر رنگی که خواستی ...
دار عیسی . [ رِ سا ] (اِخ ) چوبی که مسیح پیامبر را بر آن مصلوب کرده بودند. این چوب یکی از ذخایر گرانبهای کلیسای آناستازیس در شهر اورشلیم ب...
باد عیسی . [ دِ سا ] (اِخ ) معجزه ٔ مسیح علیه السلام . (شرفنامه ٔ منیری ). دم عیسی یعنی قم باذن اﷲ گفتن عیسی علیه السلام . (غیاث ). کنایه از ...
عیسی صفت . [ سا ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) دارنده ٔ صفتی چون صفت عیسی . عیسی مانند در زنده کردن مردگان : در تن هر مرده دل عیسی صفت از تلطف تازه جان...