اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عیسی

نویسه گردانی: ʽYSY
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مینأبن وردان ، مشهور به قالون قاری . رجوع به ابوموسی و قالون ومآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ، النجوم الزاهرة ج 2 ص 235، ارشادالاریب ج 6 ص 103، غایةالنهایة ج 1 ص 615.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن دیناربن واقد غاطفی ، مكنی به ابوعبداﷲ. ازفقیهان مشهور اندلس بود و یگانه فتوی دهنده ٔ عصر خویش بشمار میرفت . وی بسال ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن روضة. از موالی و مصاحبان منصور خلیفه ٔ عباسی . ظاهراً او نخستین کس از متکلمان امامیه است و به تألیف کتابی درباب ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع )، مکنی به ابویحیی و ملقب به موتم الاشبال .سبب لقبش این بود که وی ماد...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن سالم . محدث است . رجوع به ابوموسی (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن سلیمان شیزری . محدث است . رجوع به اموسی (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ](اِخ ) ابن سنجربن بهرام بن جبریل اربلی حاجری ، مکنی به ابویحیی و ملقب به حسام الدین . شاعری نیکوپرداز بود. اصل وی از ترکان ...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن شیخ بن سلیل ذهلی شیبانی ، مکنی به ابوموسی . ازفرماندهان دولت بنی عباس بود که بسال 252 هَ . ق . برتمام فلسطین مست...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن صبیح ، ملقب به مزدار.از معتزلیان بود. رجوع به ابوموسی (عیسی ...) شود.
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن صهاربخت (= چهاربخت ). از عیسویان گندیشاپور و از پزشکان وداروشناسان مشهور بغداد در قرن سوم هجری بود. وی برخی از رسای...
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن عیسی بن عبدالواحد لخمی شریشی اسکندرانی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به موفق الدین . بسال 550 هَ . ق . در ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.