عی عی
نویسه گردانی:
ʽY ʽY
عی عی . [ ع َ ع َ ] ( صوت ) کلمه ای است که بدان گوسپند را زجر کنند، و آن در خراسان مصطلح است .
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
پوست پسته ای . [ ت ِ پ ِ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی مرکب ) منسوب به پوست پسته . و این پوست در رنگ کردن پشم قالی بکار است . || رنگ سبز روشن و خ...
پیوند اسکنه ای . [ پ َ/ پ ِ وَ دِ اِ ک ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نوعی پیوند در درختان و گیاهان . رجوع به پیوند و تصویر آن شود.
ساعت طاقچه ای . [ ع َ ت ِ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ ساعتی که آن را برطاقچه یا روی میز گذارند. ساعت رومیزی .
قاسمی مهنه ای . [ س ِ ی ِ م ِ ن َ ] (اِخ ) خواجه ابوالقاسم برادر خواجه ابوالفضل مهنه ای بود و در شعر خود به قاسمی تخلص میکرد. اخلاق حمیده و...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تکانۀ زاویه ای. (علم فیزیک) گشتاور تکانۀ خطیِ ذره نسبت به یک نقطه. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «angular momentum» است. (منبع: واژه نامۀ فرهنگستان ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
به آثار خطی و تصویری که از انسان های کهن در قاالب های کنده کاری Petroglyph و نقاشی Pictograph در غارها و کوه ها به جا مانده و اغلب حامل پیام می باشند...
ای داد و بیداد. [ اَ / اِ دُ ] (ترکیب عطفی ، صوت مرکب ) شبه جمله ، برای اظهار حسرت و پشیمانی .