عین
نویسه گردانی:
ʽYN
عین . [ ع َ ] (اِخ ) دهی به شام در پائین کوه لکام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قریه ای است زیر جبل لُکّام در نزدیکی مرعش . درب العین به این مکان منسوب است که از آنجا به «هارونیة» راه دارد، و آن شهری است لطیف و زیبا در ثغور مصیصة. (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
عین جارة. [ ع َ ن ِ رَ ] (اِخ ) ضیعه ای است مشهور در اعمال حلب . بین این ضیعه و «هونة» حجری است که داستانی برای آن نقل کرده اند. رجوع ب...
عین سیلم . [ ع َ ن ِ س َ ل َ ] (اِخ ) جایگاهی است در سه میلی حلب ، و عرب در آنجا فرودمی آمدند. بسال 455 هَ . ق . بین عطیةبن صالح و محمودبن ص...
عین یحنس . [ ع َ ن ِ ی ُ ح َن ْ ن َ ] (اِخ ) چشمه ای است ازآن ِ حسین بن علی علیهماالسلام ، که غلامش «یحنس » آب آن را استخراج کرده بود. آنگاه ...
عین سلوان . [ ع َ ن ِ س ُ ] (اِخ ) چشمه ای است در وادی جهنم در بیخ کوه بیت المقدس . آب کمی دارد. و گویند سلوان محله ای است در ربض شهر بیت...
عین یبرود. [ ع َن ِ ی َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای بیت المقدس . نصف آن وقف بر مدرسه ٔ بدرالدین بن ابی القاسم ، و نیمه ٔ دیگرآن ازآن ِ فرزند...
عین عمارة. [ ع َ ن ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در سودة، و گویا منسوب به عمارة از فرزندان جریر باشد. (از معجم البلدان ).
عین القضات .[ ع َ نُل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن علی میانجی همدانی ، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به عین القضاة. از بزرگان مشایخ صوفیه و ا...
عین الصواب . [ ع َ نُص ْ ص َ ] (ع اِ مرکب ) راه راست و مناسب . || دریافت و ادراک راست و درست . || خود آن چیز. (ناظم الاطباء).
عین العقاب . [ ع َ نُل ْ ع ُ ] (اِخ ) چشمه ای است در هندوستان که قدما عقیده داشتند عقابان چون پیر شوند به هندوستان میروند و در آن چشمه غوطه ...
عین الاصهب . [ ع َ نُل ْ اَ هََ ] (اِخ )چشمه ای است میان بصره و بحرین . رجوع به اصهب شود.