اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عین الکمال

نویسه گردانی: ʽYN ʼLKMAL
عین الکمال . [ ع َ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) چشم زخم ، یعنی نظری که به چیز زیبا و خوش ضرر برساند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). چشم بد. چشم حسود. چشم زدگی :
دفع عین الکمال چون نکند
رنگ نیلی که بر رخ قمر است .

خاقانی .


روز بقای تو باد در افق بامداد
رسته ز عین الکمال دور ز نصف النهار.

خاقانی .


امور آن حضرت ... در نباهت قدر و طراوت حال ... به عیوق رسید تا عین الکمال اثر کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 35). از خداوندان فضل و افضال که عین الکمال از ساحت جلال ایشان دور باد. (جهانگشای جوینی ).
تا قیامت نیست شرعش را زوال
گشته دور از ملک او عین الکمال .

مولوی .


گرچه او فتراک شاهنشه گرفت
آخراز عین الکمال او ره گرفت .

مولوی .


و رجوع به عین کمال شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.