اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غازی

نویسه گردانی: ḠAZY
غازی . (اِخ ) لقب یمین الدوله سلطان محمود غزنوی : در محرم سنه ٔ اثنی و تسعین وثلثمائة (392 هَ . ق .) به جنگ جیتال (چیپال ) هیتال رفت و او را اسیر کرد و امان داد و خراج بستد اما چون عادت هندوان چنان بود که پادشاهی که ده نوبت در دست مسلمانان اسیر شود، دیگر پادشاهی را نشاید و گناهش جز به آتش پاک نشود، جیتال (جیپال ) پادشاهی به پسر داد و خود را بسوخت . یمین الدوله در این جنگ غازی لقب یافت ... (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 396) :
ذکر شه محمود غازی گفته است .

مولوی .


و برکات و مثوبات آن شهنشاه غازی محمود و دیگر ملوک این خاندان مدخر می شود. (کلیله و دمنه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) احمدبن حسن بن قاضی الجبل حنبلی ، ملقب به شرف الدین . رجوع به احمدبن حسن بن قاضی الجبل شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) احمدبن خلیل ملقب به ذوالفنون و شهاب الدین یا شمس الدین و مکنی به ابوالعباس و مشهور به حجة الاسلام . در بل...
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) احمدبن علی بن حجر عسقلانی ، مکنی به ابن حجر. رجوع به ابوالفضل شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) احمدبن عمر. رجوع به قاضی مزجد شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبدالجباربن احمد. رجوع به قاضی عبدالجبار شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن احمدبن قدامه جماعیلی حنبلی مقدسی صالحی ، ملقب به شمس الدین . رجوع به قاموس الاعلام ...
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن محمد، مکنی به ابن جماعة. رجوع به جماعة ابوعمر شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبدالقادربن ابوالقاسم ، ملقب به محیی الدین . از اکابر علمای عامه که به سال 889 هَ . ق . وفات یافت . (روضات ...
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبداﷲبن عبدالرحمان ،مکنی به ابن عقیل . رجوع به ابن عقیل ابومحمد شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن نعمان . رجوع به قاضی ابن حیون شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.