اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غازی

نویسه گردانی: ḠAZY
غازی . (اِخ ) ابن احمد الکاتب شهاب الدین بن الواسطی . در سال ششصد و سی و اندی از هجرت در حلب متولد شده و در همان شهر در آغاز به خدمت دیوان استیفاگماشته شده و پس از آن لشکرنویس و سپس در قاهره چون خطی نیکو داشته متصدی نوشتن نامه ها بوده است . و در روزگار منصوری در قاهره به سمت ریاست ندما و مصاحبین سلطان ارتقا یافته و پس از چندی بسبب سوء رفتار از این کار برکنار شده و سمت ریاست دیوانهای حلب و بعد از چندی دمشق به وی محول گردیده است و پس از این در مصر مقام نظارت بر دولت که سمتی بوده است یافته ولی پس از آنکه تاج بن سعیدالدوله به مقام مشیر دولت که آنهم سمتی مهمتر بوده است رسید به سبب کینه ای که از او در دل داشت بر او سخت گرفت و او را از مصر به حلب فرستاد. غازی بن احمد مردی ادیب ، فاضل ، نکته دان ، نیکوخط، زبان آور، دلیر و تندذهن بود و زبان ترکی را می دانست و در آخر ایام خویش کور شد و بسال 712 هَ . ق . در سنی نزدیک به هشتاد در حلب وفات یافت . ابن حبیب (یکی از شعرای زمان ) در وفات او این دو بیت نظم کرد:
ان الزمان الذی قد کان یجمعنی
بکم و ینشی مسراتی و افراحی
هوالذی صار ینشی بعد بعدکم
حزنی و یجعل دمعی مزج اقدامی .
(از الدررالکامنة چ حیدرآباد هند ج 3 صص 214- 215).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
قاضی محمد. [ م ُ ح َ م ْ م َ ] (اِخ ) رجوع به قاضی نورالدین محمد شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، معروف به ابن جماعة. رجوع به ابن جماعة بدرالدین شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد. رجوع به محمدبن احمد شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمد بغدادی . رجوع به قاضی ابوالفضل محمد شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن خلیل معروف به ابن خوبی . رجوع به ابن خوبی قاضی شهاب الدین شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن علی معروف به ابن شاهویه . رجوع به ابن شاهویه ابوبکر شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدمعروف به ابن حداد. رجوع به ابن حداد ابوبکر شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اسعد. رجوع به قاضی دوانی شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق ، مکنی به ابوالعنبس . رجوع به ابوالعنبس محمد اسحاق شود.
قاضی محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن اسفندیار. رجوع به قاضی هجیم شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.