اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غازی

نویسه گردانی: ḠAZY
غازی . (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن ابی محمد کاتب دمشقی ملقب به شهاب الدین . وی در سال 630 هَ . ق . تولد یافت و از احمدبن عبدالدائم حدیث شنید و به مقام محدثی رسید. در فراگرفتن خط بسیارزحمت کشید و دارای خطی بسیار نیکو شد و مدعی بود که احدی در حسن خط به پایه ٔ او نرسیده است و قریب 50 سال مشغول نوشتن برای مردم بود و عده ای از کسانی که خط نیکو داشتند نزد او خط آموخته بودند ولی در شناختن خط از نوشتن آن ماهرتر و از گفتارش سفاهت نمودار بود. در شوال سال 709 هَ . ق . در سن هشتادسالگی وفات یافت . (از الدررالکامنة چ حیدرآباد هند ج 3 ص 216).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
غازی . (ص ، اِ) زن فاحشه . (از برهان ). || چرب روده ٔ پرمصالح . (برهان ). چرغند. || لقمه ٔ بزرگ ۞ . پیته ٔ درشت دبلة.(منتهی الارب ). || مع...
غازی . (ع ص ) نعت فاعلی از غزو. مرد پیکار و با دشمن دین کارزارکننده . ج ، غُزّی ̍، غُزّی ،غزاة، غزّاء و منه قوله تعالی : او کانوا غزی لوکانوا ...
غازی . (اِخ ) لقب یمین الدوله سلطان محمود غزنوی : در محرم سنه ٔ اثنی و تسعین وثلثمائة (392 هَ . ق .) به جنگ جیتال (چیپال ) هیتال رفت و او ر...
غازی . (اِخ ) یکی از امرای ایوبیین در حلب . (النقود العربیة ص 128).
غازی . (اِخ ) (شاه ) رجوع به شمس الدین محمد سور... شود.
غازی . (اِخ ) (شاه ) عنوان رستم بن علاءالدوله علی بن رستم از امرای مازندران است . مؤلف حبیب السیر گوید: و چون عمرش (عمر علاءالدوله ) از شصت...
غازی . (اِخ ) لقب مصطفی کمال پاشا نخستین رئیس جمهور ترکیه معروف به آتاتورک . رجوع به کمال پاشا شود.
غازی . (اِخ ) رجوع به نجم الدین الغازی السعید شود.
غازی . (اِخ ) رجوع به نجم الدین غازی المنصور شود.
غازی . (اِخ ) (مظفر...) از امرای ایوبی الجزیرة از سال 1230 تا سال 1245 هَ . ق . (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 68).
« قبلی صفحه ۱ از ۵۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.