اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غازی

نویسه گردانی: ḠAZY
غازی . (اِخ ) (ابوالَ ...) (اِخ ) نام سه تن از خانان خیوه که از سال 921 تا 1289 هَ . ق . در خیوه حکومت داشته اند. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 250).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
ده قاضی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 70هزارگزی جنوب باختر الیگودرز دارای 396 تن سکنه ...
ده قاضی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در 25هزارگزی شمال خاوری کرمان . سکنه ٔ آن 160 تن . آب...
قاضی خان . (اِخ ) دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج است . در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسه ٔ دیواند...
قاضی خان . (اِخ ) حسن بن منصور. رجوع به قاضی خان فخرالدین شود.
قاضی خان . (اِخ ) فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمودبن عبدالعزیز اوزجندی انصاری ، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود ...
قاضی خان . (اِخ ) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است . او راست : کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هَ . ق . برای قدری خان تألیف کرده ا...
قاضی خانی . (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام . در 48000گزی جنوب خاور چرداول و کنار راه مالرو شیروان به مهر...
قاضی چاک . (اِخ ) دهی است جزء دهستان اشکور بالا بخش رودسر شهرستان لاهیجان . در 55هزارگزی جنوب رودسر و 19هزارگزی جنوب خاوری سی پل واقع و مو...
قاضی چرخ . [ ی ِ چ َ ] (اِخ ) قاضی فلک . کنایه از ستاره ٔ مشتری است . (برهان ) : با خلق به داوری بود قاضی چرخ وزعلم و عمل بری بود قاضی چرخ...
قاضی جوب . [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . در 60000گزی خاور سنندج و 12000گزی شمال خاور دهگلان و در دشت ...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۵۸ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.