غازی گرای . [ گ ِ ] (اِخ ) (دوم ) یکی از خانان کریمه و پسر دولتگرای خان است . وی درزمان خانی برادر ارشدش محمدگرای ، با او به محاربه ٔ ایران رفته و در موقع عودت خان مشارالیه ثبات قدم نمود و از عثمان پاشا جدا نگردید و در نتیجه ایرانیان وی را در اثنای جنگ اسیر کردند. و او پس از هفت سال اسارت بفرار موفق گردید و از حسن اتفاق بمحض ورود به کشور، برادر دیگرش اسلام گرای خان درگذشت و به سال
996 هَ . ق . به خانی کریمه برگماشتند. پس برادرش فتح گرای را به منصب قالغائی و برادر دیگر او بخت گرای پسر عادل گرای را به منصب نورالدینی منصوب ساخت بعدها در زمان سلطان محمد ثالث در محاربه ٔ اکری بمناسبت ابراز لیاقت و دخالت صدراعظم سنان پاشا سردار لشکر تاتار قالغای فتح گرای به خانی کریمه تعیین گردید و صاحب ترجمه از کار حکمرانی منفصل شد و به سینوب عزیمت کرد، ولی متعاقباً سنان پاشا معزول و سلفش ابراهیم پاشا بصدارت منصوب گردید و در نتیجه غازی گرای دوباره به مقام خانی خود برگشت ، و در خلال این احوال منصب قالغائی ونورالدینی را پیاپی عوض و بعضی افراد خاندانش را اعدام میکرد، و تکلفات جدید وضع و بموقع اجرا می گذارد و مردم از این کارها خشنود نبودند، لکن از طرف دیگر در محاربات واقعه لیاقت و شایستگی بسیار ابراز کرد ودر اثر خدمات سنجاق سلستره را بعنوان آرپه لق به وی توجیه نمودند، و بنام مخارج شخصی سی هزار دینار بدو تخصیص دادند. وی یک قلعه ٔ استوار با اموال غنائم به نام غازی کرمان بنا نهاد و بسال
6 ۞ هَ . ق . در
55سالگی از مرض طاعون درگذشت و در شهر باغچه سرای در آرامگاه پدرش وی را به خاک سپردند. در دفعه ٔ اول هشت سال و ده ماه و در دفعه ٔ دوم یک سال و سه ماه یعنی رویهمرفته ده سال و یک ماه خانی کرده و مردی عالم و ادیب بود و در سه زبان ترکی و فارسی و عربی اشعار و منشآتی دارد. به علم هیأت و موسیقی هم انتساب داشته و در آن تألیفاتی بسیار دارد جرأت و جسارت وی به درجه ٔ اعلی بوده و با این وصف خونخواری و جاه طلبیش هم قابل انکار نیست . از اوست :
رایته میل ایدرز قامت دلجویرینه
طوغه دل باغلامشزکاکل خوشبویرینه .
(قاموس الاعلام ترکی ).
غازی گرای خان تاتار پسر دولت گرای خان بن اسلام گرایخان بن دولت گرای خان نبیره ٔ سنگلی گرای خان بوده و نسب این طایفه به چنگیزخان می پیوندد و در مملکت قرم که ملکی است در میانه ٔ روم و روس سالها پادشاهی کرده اند و دارالملک آنها باغچه سرای و آن نام شهری است که چون باتو خاتون ساخته آن را شیراز باتو خوانند وغالب این طبقه مسلمان و تابع سلاطین عثمان بوده اند وهمیشه به حمایت دولت عثمانی به محاربه ٔ سلاطین ایران می آمده اند وقتی غازی گرای گرفتار لشکر صفویه شده هفت سال در قلعه ٔ قهقهه محبوس بوده و این رباعی را در حبس گفته
: تا بوده غم و شادی حرمان بوده
زین گونه گذشته تا که دوران بوده
ما تجربه کردیم که در ملک شما
راحت همه در قلعه و زندان بوده .
(مجمع الفصحاء ج 1 ص 41).
غازی گرای دوم پسر دولت گرای اول از حکمرانان قرم است که از سال
996 تا
1002 و بار دوم از سال
1002 تا
1017 هَ . ق . در آنجا حکومت داشته است . مؤلف تذکره ٔ مجمع الخواص آرد (صص
19-
20): غازی گرای خان ، از زمان چنگیز تاکنون چنین جوانی بر تخت سلطنت ننشسته است . در حقیقت کسی دیده نشده که مانند او جامع اوصاف کمال باشد. دلیریهایی که هنگام گرفتاری در دست لشکر قزلباش مانند رستم دستان و سام نریمان از خود نشان داده ، محتاج بشرح و بیان نیست . در جود و کرم حاتم به پایه ٔ شاگردیش نمیرسید. در فن موسیقی مهارت دارد وبه اقسام ساز آشناست قلم اگر سالها بنویسد نمیتواندشرح اوصاف حمیده ٔ او را به پایان برساند. رباعی ذیل را در ترجیح حبس قلعه بمنصب ناشایست خوب گفته است :
تا بوده غم و شادی و حرمان بوده
زین گونه گذشته تا که دوران بوده
ما تجربه کردیم که در ملک شما
راحت همه در قلعه و زندان بوده .
(مجمع الخواص ص 195).