گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غالیه خور نویسه گردانی: ḠALYH ḴWR غالیه خور. [ ی َ / ی ِخوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) خورنده ٔ غالیه . خورنده ٔ سیاهی . صفت قلم که مرکب خورد در این شعر : بر دو ابروش کلاه زر شاهانه نهیدپس به دستش قلم غالیه خور باز دهید.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود