گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غالیه سودن نویسه گردانی: ḠALYH SWDN غالیه سودن . [ ی َ / ی ِ دَ ] (مص مرکب ) خوشبوی ساختن . عطاری . غالیه سایی : چون شب از نافه های مشک سیاه غالیه سود بر عماری ماه . نظامی .زمین در مشک پیمودن بخروارهوا در غالیه سودن بخروار.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود