اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غبن آمدن

نویسه گردانی: ḠBN ʼAMDN
غبن آمدن . [ غ َ م َ دَ ] (مص مرکب ) دریغ آمدن :
غبنم آمد که اژدهای سپهر
تهمت کینه برنهاد به مهر.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.