اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غبن خوردن

نویسه گردانی: ḠBN ḴWRDN
غبن خوردن . [ غ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) افسوس خوردن . فسوس خوردن . حسرت بردن :
چون فلک با تو نسازد با دگر کس گو مساز
گر خوری غبنی از آن خود خور، آن ِ کس مخور.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.