غثر
نویسه گردانی:
ḠṮR
غثر. [ غ َ ث َ ] (ع اِ) پرزه ٔ جامه و ریشه ٔ آن . (آنندراج ): اغثار ثوبک اغثیراراً؛ کثرغَثره ُ (محرکة)؛ ای زِئبره و صوفه . (تاج العروس ).
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قصر کنکور. [ ق َ رِ ک َ ک ِ وَ ] (اِخ ) شهرکی است میان همدان و کرمانشاه ، و کسانی که در آن به حدیث مشغول بوده اند به قصری معروفند. (معجم ا...
قصر مقاتل . [ ق َ رِ م ُ ت ِ ] (اِخ ) قصری است بین عین التمر و شام . سکونی گوید: این قصر نزدیک قطقطانة و سلام و قریات واقع است . (معجم البلدان...
قصر یعقوب . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قنقری بالا از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 84 هزارگزی باختر سوریان و 12 هزارگزی ب...
قصر هندوان . [ ق َ رِ هَِ دُ] (اِخ ) قصر عارفان است . رجوع به قصر عارفان شود.
قصر قیروان . [ ق َ رِ ق َ رَ ] (اِخ ) شهر بزرگی بوده است برابر قیروان ، و تا آنجا چهار میل فاصله داشته است . این شهر را ابراهیم بن اغلب به س...
قصر مصمودة. [ق َ رِ م َ دَ ] (اِخ ) در مغرب است . (معجم البلدان ).
قصر شهریار. [ ق َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز در 10 هزارگزی جنوب خاور شیراز و 2 هزارگزی راه فرعی شیرازبه ...
قصر عارفان . [ ق َ رِ رِ ] (اِخ ) دیهی بر یک فرسنگی شهر بخارا بوده ، و ابتدا قصر هندوان نام داشته است : از قصر عارفان به طرف شهر بخارا میرفتن...
قصر فیروزه . [ ق َ رِ فی زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران واقع در 14 هزارگزی شمال خاوری شهرری . این ده در دام...
قصر دادقان . [ ق َ رِ ] (اِخ ) نام قصری است در مازندران . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 140 شود.