غث و سمین . [ غ َث ْ ث ُ س َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ، اِ مرکب )
۞ لاغر و فربه . (برهان قاطع) (آنندراج ). کنایه از اندک و بسیار. (برهان قاطع). || کنایه از نیک و بد. || کنایه از قوی و ضعیف . || کنایه از توانگر و درویش . || کنایه از دو چیز نقیض یکدیگر. (برهان قاطع) (آنندراج )
: وجود رحمت یزدان محمد عربی
پناه ملک و ملک افتخار غث و سمین .
؟ (از آنندراج ).
-
سخن (کلام ) غث و سمین ؛سخن استوار و نااستوار. منسجم و غیرمنسجم . فصیح و غیرفصیح
: این سخن مختصر اولیتر از آنک
در سخن غث و سمین میگویم .
مجیر بیلقانی .
رجوع به غث و رجوع به سمین شود.