غجم-ه
نویسه گردانی:
ḠJMH
غجم-ه . [غ ُ م َ / م ِ ] (اِ) غُژم ، در تداول خراسانیان دانه . حب . گلّه . حبه . حبه ٔ انگور: انگورها را لفتش مده غجمه مره . یا دستش نزن غجمه مره . (به لهجه ٔ خراسانی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.