اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غدر

نویسه گردانی: ḠDR
غدر. [ غ َ ] (اِ) جیبه ٔ جامه . (برهان ) (جهانگیری ). جبه و جامه ٔ رزم است که در هند متعارف بوده و آن را غدرک نیز گفته اند. (آنندراج ) (انجمن آرا). گدر. گدرک . (برهان ذیل همین کلمات ). || سلاح جنگ . (برهان ). رجوع به غدرک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
قدر. [ ق َ دَ ] (ع اِ) فرمان . حکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || اندازه کرده ٔ خدای تعالی بر بندگان از حکم . (منتهی الارب ).سرنوشت . تقدیر. ...
قدر. [ ق ِ ] (ع اِ) دیگ . و این مؤنث است و مذکر آید گاهی . ج ، قدور. و قُدَیر مصغر آن آمده است بدون تاء تأنیث برخلاف قیاس . (منتهی الارب ...
قدر. [ ق َ ] (اِخ ) (شب ...) از شبهای متبرک اسلامی است . در قرآن آمده است که شب قدر از هزار ماه بهتر است . فرشتگان و روح (مراد از آن به ق...
بی قدر. [ ق َ ] (ص مرکب ) (از: بی + قدر) بی رتبه و بی عزت . (آنندراج ). بی عزت . بی رتبت . حقیر و آنکه قدر و مرتبه ٔ وی را کسی نشناسد. (ناظم ال...
هم قدر.[ هََ ق َ ] (ص مرکب ) هم قیمت . هم مرتبه . (آنندراج ).
یک قدر. [ ی َ / ی ِ ق َ ] (ص مرکب ) دارای یک مقدار و یک اندازه و یک قیمت و یک رتبه . (ناظم الاطباء). هم قدر. هم اندازه . || (ق مرکب ) یک ق...
شب قدر. رجوع شود به قدر. آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است (حافظ.). چه مبارک سحری بود و چه فرخند...
چه قدر. [ چ ِ ق َ ] (ق مرکب ) چقدر. چه اندازه . چه مقدار. و گاه بضرورت شعری دال ساکن را متحرک سازند چنانکه در بیت ذیل از صائب : شمع بالی...
سبک قدر. [ س َ ب ُ ق َ ] (ص مرکب ) سبکسر و کم قدر. (ناظم الاطباء).
قدر اول . [ ق َ رِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح نجوم ) رجوع به قدر شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.