اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غراب ابقع

نویسه گردانی: ḠRʼB ʼBQʽ
غراب ابقع. [ غ ُ ب ِ اَ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلاغ پیسه . غراب البین . (اقرب الموارد). فاجع. جوهری گوید: غراب ابقع همان است که دارای سفیدی و سیاهی است و آن را غراب البین نیز نامند. صاحب مجالسه گوید: وجه تسمیه ٔ وی به این نام آن است که وقتی نوح (ع ) وی را فرستاد تا به آب نگاه کند، رفت و برنگشت ۞ . ابن قتیبه گوید آن را به همین علت فاسق دانند، و اعور نیز گویند یا به جهت اینکه یک چشم خود را به علت قوت بصر ببندد و یا به علت درخشانی چشمان و حدت بصرش به این نام موسوم است و این از باب اضداد است ، و در طبیعت وی خیانت و دزدی است و عرب آن را شوم داند و صدایش را کریه شمارد. (از صبح الاعشی ج 2 ص 81). رجوع به غراب و غراب البین شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.