گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غربت کشیدن نویسه گردانی: ḠRBT KŠYDN غربت کشیدن . [ غ ُ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) دور از وطن بودن . غربت دیدن . غربت کردن . رجوع به غربت شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود