اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرز

نویسه گردانی: ḠRZ
غرز. [ غ َ ] (ع اِ) رکاب چرمین که بر پالان نهند. ج ، غُروز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رکابی که از چرم سازند و اگر از چوب یا آهن باشد آن را رکاب گویند. (از اقرب الموارد). || اِلزم غرز فلان ؛ یعنی امر و نهی او را لازم بگیر. (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) ۞ . || اشدد یدیک بغرزه ؛ یعنی نفس خود را به تمسک بر آن وادار کن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). العلم هو الاب و التقوی هی الام ... فاحرز نفسک فی حرزهما و اشدد یدیک بغرزهما. (اطواق الذهب زمخشری از مجانی الادب ج 6 ص 3). || شاخ که بر شاخ دیگر نشانند تا پیوند گیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الغصن یغرز فی قضیب الکرم ؛ شاخه ای که بر شاخه ٔ مو نشانده شود تا بدان بپیوندد. ج ، غُروز. (اقرب الموارد). || (مص ) کم شیر شدن ناقه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).اندک شیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || سپوختن چیزی را به سوزن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) درسپوختن سوزن و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ). سوزن زدن . فروبردن سوزن در چیزی . (از اقرب الموارد).
- غرز چوب در زمین ؛ فروبردن و نشاندن آن . (از اقرب الموارد) ۞ .
|| غرز فی اللحم قطعاً من شحم خنزیر. فروبردن و آمیختن پیه در گوشت . || داخل شدن در چیزی : و اذا اصاب الغریم لم یراه الا ان یغرز فی لحمه . فرورفتن پای در گل . غرز رجله فی الوحل . (دزی ج 2 ص 206). || پا در رکاب آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پای در رکابی که از چوب باشد نهادن . (تاج المصادر بیهقی ). پای در رکاب نهادن . || غرز ملخ ؛ فروبردن وی دم خود را در زمین برای تخم گذاشتن . || غرز گیسو؛ پیچیدن موی آن و فروبردن سر موها در اصول آن . (از اقرب الموارد). || اطاعت سلطان کردن بعد نافرمانی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غرض نفسانی . [ غ َ رَ ض ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غرض شخصی . سود خود جستن و دشمنی و کینه داشتن با کسی . رجوع به غرض و غرض شخصی شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قرض و قوله . [ ق َ ض ُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) انواع گوناگون قرض .
غرض و مرض داشتن . [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) باغرض بودن . نظر شخصی داشتن . غرض داشتن .اشکال تراشی در کارها کردن . دشمنی و دوروئی دا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.