اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرق گشتن

نویسه گردانی: ḠRQ GŠTN
غرق گشتن . [ غ َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) غرق شدن . فرورفتن در آب :
تا نشد پر بر سر دریا چو طشت
چونکه پر شد طشت در وی غرق گشت .

مولوی .


ز هر سو برو انجمن گشت خلق
کز آن گریه در خون همیگشت غرق .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.