غرنگ و غریو. [ غ َ رَ گ ُ غ ِ وْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ترکیبی است از غرنگ + غریو. رجوع به همین کلمات شود. آه و ناله و صدا و فریاد
: شتابان شتر در بیابان چو دیو
دل یوسف اندر غرنگ و غریو.
فردوسی .
بدانجایگه باشد ارژنگ دیو
که هزمان برآرد غرنگ و غریو.
فردوسی .
مرا گریستن اندر غم تو آیین گشت
چنانکه هیچ نیاسایم از غریو و غرنگ .
فرخی .