غریب شدن
نویسه گردانی:
ḠRYB ŠDN
غریب شدن . [ غ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) غریب گردیدن . غرابت . (تاج المصادر بیهقی ). اغتراب . رجوع به معانی غریب شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غریب مرگ شدن . [ غ َ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) درغربت مردن . در غربت و دور از کسان و خویشان مردن .