اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریب نواز

نویسه گردانی: ḠRYB NWʼZ
غریب نواز. [ غ َ ن َ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔ مردمان درویش و مسافر و بینوا. (ناظم الاطباء). آنکه غریب رابنوازد. غریب پرور. غریب دوست . غریب پرست :
ادب مگیر و فصاحت مگیر و شعر مگیر
نه من غریبم و شاه جهان غریب نواز.

ابوالحسن آغاجی .


با غریبان رنجدیده بساز
تا فلک خواندت غریب نواز.

نظامی .


گفت با کرد کای غریب نواز
از غریبان بسی کشیدی ناز.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.