گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غریر نویسه گردانی: ḠRYR غریر. [ غ ُ رَی ْ ] (اِخ ) ابن المتوکل . در ایام مروان حمار شهرتی داشته است . (از تاج العروس ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی ام قریر ام قریر. [ اُم ْ م ِ ق ُ رَ ] (ع اِ مرکب ) ماده گاو وحشی . (از المرصع). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود