اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریوان شدن

نویسه گردانی: ḠRYWʼN ŠDN
غریوان شدن . [ غ ِ ری ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بانگ و فریاد برآوردن . شور و غوغا کردن . غریوبرآوردن . غریو کردن . رجوع به غریو شود :
پس تل درون ، هر سه پنهان شدند
از اندیشه ٔ جان غریوان شدند.

فردوسی .


ز صندوق پیلان خروشنده نای
غریوان شده زنگ و کوس و درای .

اسدی (گرشاسب نامه ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.