گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غزل برداشتن نویسه گردانی: ḠZL BRDʼŠTN غزل برداشتن . [ غ َ زَ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) غزل سراییدن . غزل گفتن . غزل خواندن : غزل برداشته رامشگر رودکه پدرود ای نشاط و عیش پدرود. نظامی .مطرب از درد محبت غزلی خوش برداشت ۞ که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود.حافظ (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود